بازی تاج و تخت «بن زاید»ها
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۰۲۱۶۱
خلیفهای که در سال ۲۰۱۴ بر اثر سکته، فقط زنده بود و توانایی انجام هیچ کاری را نداشت، عصر جمعه درگذشت و حالا برادر ناتنی او، محمد بن زاید که پیش از این عنوان حاکم ابوظبی و ولیعهدی امارات متحده عربی را در دست داشت، رئیس این کشور شد.
از همین واژه «برادر ناتنی» باید فهمیده باشید که قرار است، شما را به یک ماجرای خانوادگی وارد کنیم! اما جدای از این موارد، این روزها سایه حضور فرشته مرگ در کشورهای عربی پر رنگ شده است.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مقدمه اینکه با مرگ خلیفه بن زاید، دو منصب به طور مستقیم و یک منصب به طور غیر مستقیم خالی خواهد شد و سرنوشت این سه منصب بسیار مهم خواهد بود. به گزارش فارس، خلیفه بن زاید، رئیس کشور امارات و امیر ابوظبی بود، با مرگ او این دو منصب به طور مستقیم خالی خواهد شد. با جانشینی ولیعهد به جای پادشاه نیز منصب ولایتعهدی به طور غیر مستقیم خالی خواهد شد؛ منصبی که شاید از دو مورد اول کم اهمیتتر باشد، اما حتماً مناقشه برانگیزتر خواهد بود.
مقدماتی درباره ساختار امارات
اول این را بدانید که کشور امارات متحده عربی که حدود ۵۰ سال قدمت دارد، در واقع یک کشور اتحادی متشکل از هفت امیرنشین ابوظبی، دبی، شارجه، عجمان، ام القوین، رأس الخیمه و فجیره است که هر یک از این امیرنشینها را یک خاندان پادشاهی به طور موروثی اداره میکند. مهمترین امیرنشینها ابوظبی (آل نهیان) و دبی (آل مکتوم) هستند که به طور سنتی، رئیس امیرنشین ابوظبی به عنوان ریاست کشور امارات انتخاب میشود و رئیس امیرنشین دبی جایگاه نخست وزیری را از آن خود میکند. البته انتخاب این دو منصب بر اساس قانون به عهده «شورای عالی امارات متحده عربی» است که متشکل از رؤسای این هفت امیرنشین است و هر یک از آنها روی کاغذ دارای حق رأی برابر هستند.
گفتیم که با مرگ خلیفه بن زاید، دو جایگاه امارت ابوظبی و ریاست امارات متحده خالی میشود. در مورد جایگاه اول، قطعی است که ولیعهد محمد بن زاید که سالهاست همه مقدرات این کشور را عملاً به دست دارد، بدون دردسر خاصی جانشین میشود. در مورد ریاست امارات متحده نیز نکاتی را باید اشاره کرد. اولاً باید تشریفات مربوط به جانشینی محمد بن زاید انجام شود که روز گذشته این امر انجام گرفت. اما باید دانست سرنوشت قدرت در امارات متحده، اینجا تعیین نمیشود؛ زیرا در سطح اتحاد، قدرت به طور بلامنازع در دست ابوظبی است و ابوظبی هم موم دستان محمد بن زاید است. مهمترین نقطه، ولایتعهدی ابوظبی است؛ چه کسی ولیعهد ابوظبی خواهد شد؟
ولیعهد بعدی چه کسی است؟
از ابتدا نمیخواهیم قویترین احتمالات را مطرح کنیم، ابتدا همه احتمالات را طرح میکنیم و بعد میان آنها اولویتبندی میکنیم. به طور کلی احتمالاً ولایتعهدی امارت ابوظبی را در سه دسته از افراد میتوان جستوجو کرد: ۱- برادران تنی
(با سه گزینه) ۲- برادر ناتنی (با یک گزینه) و ۳- فرزند (با یک گزینه) لازم به ذکر است که در دو مورد اول جانشینی حول نسب برادری میچرخد و در مورد آخر حول نسب فرزندی. امارات به تازگی تجربه هر دو را دارد. در سال ۲۰۰۴ که زاید بن سلطان از دنیا رفت، فرزندش خلیفه بن زاید را به جانشینی گمارد و خلیفه بن زاید نیز که البته برادری تنی نداشت، برادر ناتنیاش یعنی محمد بن زاید را به ولایتعهدی گمارد. وارد احتمالات شویم. در برادران تنی، سه نفر شانس ولایتعهدی دارند: عبدالله بن زاید، طحنون بن زاید و منصور بن زاید که هر سه تقریباً ۵۰ ساله هستند.
عبدالله؛ دیپلمات و چهره بینالمللی امارات
عبدالله بن زاید در حال حاضر وزیر امور خارجه امارات متحده و چهرهای بینالمللی برای این کشور است که توافقنامه ننگین ابراهیم را نیز او امضا کرده است. از دو نفر دیگر جا افتادهتر است و به لحاظ نقش بینالمللی مهمی که تاکنون داشته در فضای جهانی از همه شناخته شدهتر است.
عبدالله بن زاید را باید یکی از پرشانسترین افراد دانست، چه اینکه در میان سایر مدعیان از میان بنی فاطمه، از همه جا افتادهتر است و به لحاظ منصب فعلی نیز، بلندپایهترین جایگاه را در اختیار دارد، علاوه بر اینکه به واسطه عهدهداری وزارت خارجه، چهره بین المللی شناخته شدهای دارد و کمتر آوازه منفی در مورد او شنیده شده است.
طحنون؛ مرد مرموز و پشت پرده امارات
طحنون بن زاید، مرد پشت پرده امارات متحده است. همان گونه که در ترتیبات اجرایی، نقشهای پشت پرده را دارد، در سلوک اجتماعی هم همیشه عینک دودی به چشم میزند و سالهاست که چشمان او را دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری ندیدهاند. از او به عنوان قدرتمندترین فرد امارات پس از محمد بن زاید یاد میشود که یک کارتل بزرگ اقتصادی را رهبری میکند و نقش امنیتی پررنگی دارد.
طحنون بن زاید اما در رسانهها کسی است که تمام نقاط تاریک پرونده آل نهیان در دوران اخیر به او منتسب میشود. خاصیت چهره پشت پرده بودن این است که مهابت زیادی دارد، اما محبوبیت چندانی هم نمیتواند پیدا کند، چه اینکه در عرصه بینالمللی نیز پس از محمد بن زاید، بیش از دیگران مورد تخریب قرار گرفته است، حال اینکه چه مقدار از آنها واقعیت است و چه مقدار داستانسرایی را نمیدانیم! اگر طحنون چهره خوش ترکیبتری داشت و در عرصه بینالمللی نیز خوشنامتر بود، به لحاظ قدرت سیاسی، اقتصادی و امنیتی برجستهاش شاید مهمترین گزینه بود.
منصور؛ چهره ورزشدوست امارات
منصور بن زاید، با سیمای جوانی که دارد، نام آشنایی است که طرفداران منچسترسیتی تمام توفیقات این باشگاه را مدیون سخاوتمندی او میدانند. او نقش اجرایی مهمی دارد؛ نایب نخست وزیر است و در عمل غالباً اواست که هیئت وزیران را اداره میکند. برگ برنده او داماد محمد بن راشد، حاکم دبی بودن نیز هست و ممکن است گزینه مورد نظر آل مکتوم هم باشد.
منصور بن زاید اما چهره جوان پسندی است که در عرصه بینالمللی به واسطه تملک گروه سیتی شناخته میشود که مالکیت چندین تیم باشگاهی را در اختیار دارد که مهمترین آنها منچسترسیتی است. او همان کسی است که وقتی بازیکنی به چشم گواردیولا بیاید، سرمربی با چند فیلم از بازی آن بازیکن پیش شیخ منصور میرود و دیگر هر چند میلیون دلار که برای آن بازیکن بخواهد، فراهم میشود. این محبوبیت بین المللی در میان جوانان، در کنار اینکه داماد محمد بن راشد، حاکم دبی است، از او گزینه آینده را ساخته است.
سیف؛ ناتنی کمشانس امارات
اما تنها برادر ناتنیای که شاید شانسی برای ولایتعهدی داشته باشد، سیف بن زاید، وزیر کشور امارات است. او از مهمترین همپیمانان این برادران تنی (یعنی فرزندان فاطمه الکتبی که بنی فاطمه خوانده میشوند) است و نقش اجرایی بسیار مهمی در امارات متحده عربی دارد.
گرچه سیف بن زاید را میتوان آیندهنگرانه ترین گزینه برای ولایتعهدی دانست و اگر او به عنوان ولیعهد تعیین شود، نشاندهنده خردمندی و دوراندیشی حاکمان ابوظبی خواهد بود؛ زیرا هم خاندان نهیان را منسجم میکند و هم در میان باقی امیرنشینها نشانه مناعت طبع این خاندان خواهد بود، اما واقعیت آن است که شانس او از همه کمتر است.
خالد؛ جوانک مسن امارات
اما نفر آخر، فرزند محمد بن زاید، یعنی خالد بن محمد بن زاید است. خالد چند وقتی است که سعی میکند خود را در انظار عمومی جلوهگر کند و با محاسن سپیدی که بر صورت دارد، نشان دهد برای این جایگاه به اندازه کافی بالغ شده است. او کار اجرایی برجسته و دستاورد مهمی در کارنامه ندارد، اما زور آقازادگی میتواند به همه اینها بچربد.
اما خالد بن محمد، چهرهای است که تا همین چند سال پیش هیچ خبری از او نبود و در رسانهها حضوری نداشت. شاید بیراه نباشد که بگوییم اصلاً دلیل مطرح شدن او در چند سال اخیر و مانورهای رسانهای حول او، همین رقابت پنهان برای ولایتعهدی باشد. شاید برگ برنده اصلی او این باشد که نظام وراثت برادرگَرد خیلی آخر و عاقبت ندارد و در آینده ممکن است بحرانهای هولناکی را در پی داشته باشد؛ کما اینکه در عربستان تبدیل وراثت از مدل برادرگَرد به مدل فرزندگَرد آن چنان تنشزا شده که ممکن است آینده این پادشاهی را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
قدرت در دست کیست؟
از میان این پنج نفر مهمترین و مطمئنترین گزینه را عبدالله بن زاید، آیندهدارترین گزینه را منصور بن زاید و با مناعتطبعترین و خردمندانهترین گزینه را سیف بن زاید باید دانست و ولایتعهدی طحنون بن زاید را خروجی ساختارهای پنهان برشمرد. البته برای خالد شانس بالایی باید قائل شد و او را در کنار عبدالله بن زاید در زمره محتملترین افراد تلقی کرد. تکلیف امارت ابوظبی که روشن است و محمد بن زاید عهدهدار این نقش خواهد شد؛ جدای از آنکه ریاست امارات متحده عربی را هم بر عهده خواهد داشت. البته در همه این حالات قدرت در دست که خواهد بود؟ خودتان را دردسر ندهید، قدرت در دست محمد بن زاید است.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: عبدالله بن زايد ولیعهدی امارات عبدالله بن زاید طحنون بن زاید خلیفه بن زاید منصور بن زاید امارات متحده محمد بن زاید کشور امارات برادر ناتنی بین المللی ترین گزینه بن زاید مهم ترین پشت پرده خواهد شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۰۲۱۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش نکیسا به تبانی: دم از دینداری نزنید
ه گزارش "ورزش سه"، نیما نکیسا در خصوص حرف و حدیثهایی که در خصوص دیدار روز گذشته تیمش مقابل نساجی و صحبتهایی که از شب گذشته در فضای مجازی در خصوص تبانی با تیم حریف مطرح شده بود، به آنا گفت: من به دنبال آرامش تیم و باشگاهم هستم و ته این صحبتها همراه با تیترهایی میشود که به سود تیمم نیست. هر کسی درباره بازی دیروز پیرامون تیم ما و سرمربیمان حرفی زده، خودش و خدایش میداند.
او ادامه داد: دیروز تیم ذوبآهن ۹ بازیکن خودش را به خاطر مصدومیت و محرومیت نداشته و فهرست مصدومان و محرومان هر تیم قبل از برگزاری هر دیداری مشخص است و اصلاً این صحبت که آقای ربیعی گفته تیمش مصدوم و محروم زیادی دارد، ربطی به نتیجه بازی ندارد، چون عین واقعیت را گفته است.
مگر حرفهای ربیعی حقیت ندارد؟
مدیرعامل باشگاه ذوبآهن با تاکید بر اینکه محمد ربیعی در بازی با نساجی دستش خیلی خالی بود، اظهار کرد: بازیکنانی داریم که رباط صلیبی از دست دادند، دو بازیکن ما برای سربازی به ملوان رفتند، وقتی سرمربی تیمش کمبود بازیکن دارد و روی اتفاق دو گل خورده، چه دلیلی دارد که انگ تبانی میزنند؟ من خودم دروازهبان بودم و صدبرابر بدتر از گلهایی که دیروز پارسا جعفری خورد را در دورانی که بازی میکردم خوردم. گلرهای دیگری بودند که از این دست گلها و بدتر از آن را خوردند.
نکیساد یادآور شد: اینکه گفتهاند ربیعی درباره مصدومان و محرومان تیمش گفته مگر حقیقت ندارد. آرش قادری، پوریا آریاکیا، سبحان خاقانی و نادر محمدی رباط صلیبی از دست دادند و همه تیمهای رقیب مطلع هستند. مگر دروغی گفته شده، حبیب فرعباسی و جلال مداحی برای سربازی به ملوان نرفتند؟ سجاد آشوری هم به تراکتور رفت. محمدرضا سلیمانی و سعید باقرپسند جدا نشدند؟ محمدجواد محمدی و گریگول چابرادزه هم بازی با تراکتور مصدوم شدند.
تبانی علائم و راه تشخیص دارد
او اضافه کرد: محمد ربیعی باید از کدام بازیکنان استفاده میکرده؟ وقتی تیم این قدر با کمبود بازیکن مواجه بوده، مجبور شده از بازیکنان جوان استفاده کند. دیروز ربیعی بازیکن ۱۷ ساله بازی داده و محمد هادی باغبان برای اولین بار به میدان رفته است. تبانی علائم و راه تشخیص دارد؛ نه آقای ربیعی و نه بنده در چنین فضایی نبوده و نخواهیم بود و البته غیر از بازی جوانمردانه و شرافتمندانه فکری نکردهایم. آخر چه نفعی برای ما داشته و مگر شرف، حیثیت و آبروی خود را یکی دو روزه پیدا کردهایم؟
مدیرعامل باشگاه ذوبآهن یادآور شد: من از سال ۱۳۶۷ در این فوتبال هستم. محمد ربیعی بیش از ۲۰ سال است در فوتبال کار کرده و فردی شناخته شده برای جامعه فوتبال است. عباس دارابی سرپرست تیمی بوده که علی دایی بازیکن و سرمربی آن بوده است. مرتضی موسوی زنوز، رئیس هیئت مدیره ما بیش از ۳۰ سال است در فوتبال حضور دارد. آدمهای بزرگی در باشگاه ذوبآهن هستند.
نکیسا با بیان اینکه ما بازی را روی نتیجه باختیم، عنوان کرد: گل اول را زودهنگام خوردیم. پارسا جعفری جوان است و در خیلی بازیها دروازه ذوبآهن را نجات داده ولی با این حال پای گلر جوان میایستیم. امروز باید کنار او باشیم. دوباره به اواخر فصل نزدیک شدیم و بحث تبانی داغ شد. تیمی که ما را به تبانی متهم میکند، آنجایی که پشت سر هم سرمربی و مدیر عوض میکرد و پول بازیکن تیمش را نمیداد و هزار جور کم و کاستی برای بازیکنانش میگذاشت، باید فکر آخر فصل را هم میکرد. میآمدید و به تیم خود وجاهت و صلابت میدادید تا در آخر فصل که مشکل بقا دارید با قساوت قلب دیگران را قضاوت نکنید. این کارها درست نیست و مجموعه ذوبآهن پاک است. نساجی بهتر از ما بازی کرد و فعل خواستن را بهتر صرف کرد. برای نیفتادن خیلی بیشتر از توانشان جنگیدند.
دم از دینداری و شرافت نزنید
او ادامه داد: جنس محمد ربیعی برای چیدن ترکیب مدنظرش جور نبود. دستش خالی بود، در یک پست دو، سه بازیکن داشت، اما در یک پست بازیکن نداشت. ربیعی ناچار شد بازیکن جوان تیم امید ما را در پست پیستون راست استفاده کند. ربیعی یار نداشته و چه کار میتوانسته بکند؟ فرهنگ زشتی است هر وقت به انتهای فصل نزدیک شدیم برای آنکه خودمان را جلوی تماشاگرانمان لانسه کنیم (خوب جلوه بدهیم) و بخواهیم اشتباهاتمان را پوشش دهیم به دیگران انگ تبانی بزنیم و رو به مسائلی برویم که اصلاً قشنگ نیست و از آن طرف دم از دینداری و شرافت و وجدان بزنیم.